مرگ رئیسی مرحمی بر دل مردم داغدار ایران
در حالی که زنان در ایران جان خود را برای جشن گرفتن مرگ رئیسی به خطر می اندازند، نهادهای جهانی نشان می دهند که چقدر بیمار هستند
مرگ رئیسی رئیس جمهور جمهوری اسلامی بیماری در قلب غرب را آشکار کرد
زنان ایران می رقصند. زنان نابینا، با یک چشم در حال رقصیدن هستند. کردهای ایران می رقصند. در سرتاسر اروپا، دگراندیشان ایرانی در حال رقصیدن هستند. ایرانیان اغلب بستگان قربانیان رژیم برای نشان دادن شادی خود مشروب می نوشند. دختر مینو مجیدی، مادری که در تظاهرات ۲۰۲۲ به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد، ویدئویی را به اشتراک گذاشت که در آن لیوان را برای مرگ رئیسجمهور بالا میبرند.
طنز سیاه شوخی های مردم ستمدیده در جریان است. رئیسی ما را غافلگیر کردید. ما برای نوشیدنیهایمان مزه نداریم، یک ایرانی در یک ویدیوی جشن در شبکههای اجتماعی میخندد. در مورد این که چگونه یک عامل موساد به نام الی کوپتر باعث سقوط بالگرد شده بود، شک و تردید وجود داشت. مردم در میادین عمومی کیک و شیرینی پخش میکنند اقدامی نمادین در فرهنگ ایرانی که اغلب با رویدادهای شادی همراه است. آتش بازی جشن، آسمان شهرهای ایران را پر کرد.
با توجه به اینکه چقدر مرگ رئیسی در این زندان بسته جامعه چیزی را تغییر خواهد داد، چنین شجاعتی بسیار چشمگیرتر است. این ممکن است تا حدودی جانشینی را تغییر دهد، زیرا او یکی از افرادی بود که برای جانشینی خامنهای انتخاب شده بود، اما آیتاللهها همچنان سرکوب خود را حفظ میکنند. شجاعت هرکسی که در هر جشن یا اقدام نافرمانی مدنی مانند برداشتن روسری دخیل باشد، حیرت انگیز است. کسانی که آتش بازی می کنند یا شیرینی پخش می کنند جان خود را به خطر می اندازند.
تاریخ، رئیسی را بهعنوان ظالمی حقیر به یاد میآورد که در رنج بشری غرور ورزیده بود. او در شکنجه و قتل غیرقانونی هزاران زندانی سیاسی در زندانهای ایران و کشتار دسته جمعی مخالفان در سال ۱۹۸۸، زمانی که حدود ۳۰۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند، دست داشت. همانطور که مریم معمارصادقی در مقالهای دلخراش برای مجله تبلت نوشت به دختران باکره قبل از اعدام بهطور سیستماتیک مورد تجاوز جنسی قرار میگرفتند تا ممنوعیت شرعی کشتن باکرهها را دور بزنند و مانع از رسیدن زنان و دختران به بهشت شوند.
با این حال، بیبیسی درباره «میراث مختلط رئیسجمهور ابراهیم رئیسی در ایران» پستی منتشر کرد. میتوانید سرفصلهای سال ۱۹۴۵ را درباره میراث ترکیبی «بزرگراهساز، علاقهمند به حقوق گیاهخواران و سگدوست» آدولف هیتلر یا میراث هرمان گورینگ «اینفلوئنگر بزرگ الهامبخش» تصور کنید.
رئیسی از طریق حکومت دینی ایران از یک دادستان تندرو به رئیسجمهور سازشناپذیر تبدیل شد، در حالی که او اعتبارنامههای خود را برای تبدیل شدن به رهبر عالی بعدی قوی تر کرده بود.
با خواندن چنین چیزهایی فکر می کنید رئیسی در بدترین حالت، کمی مرتد است. یک چوپان بیپروا در کافتان که از دست دادنش برای نسلها با سرگرمیهای سبک احساس میشود. آنها توئیت کردند که انگار به جای راد هال است، میدانید، کسی که «قصاب تهران» نام داشت. در دنیای واقعی با عواقب واقعی رژیمی که او اداره می کرد، مردم در حال رقصیدن هستند.
این فقط در حالت کلاسیک «راه رفتن روی طناب» نبود. همه چیز در سازمان ملل کمی در حال تبدیل شدن به شمع در باد بود، زیرا کل شورای امنیت (شامل نمایندگان بریتانیا و ایالات متحده) ایستاده بودند تا برای رئیس جمهور رئیسی یک دقیقه سکوت کنند.
رئیس شورای اروپا، چارلز میشل در توئیتی صمیمانه تسلیت گفت، در حالی که کمیسیار اروپایی برای مدیریت بحران سیستم ماهوارهای کوپرنیک اتحادیه اروپا را متعهد به کمک به مکان یابی هلیکوپتر رئیسی، به نام همبستگی اتحادیه اروپا کرد.
مبادا فراموش کنیم، یوهان فلودروس، یک مقام جوان اتحادیه اروپا از سوئد، بیش از دو سال است که در زندان بدنام اوین ایران زندانی است. ما همبستگی اتحادیه اروپا زیادی از جهت دیگر نمی بینیم. رئیسجمهور هیگینز ایرلند در سال ۱۹۴۵ با ابراز عمیقترین همدردیهای خود با ابراز عمیقترین همدردی خود، روح ایمون دی والرا را در سال ۱۹۴۵ هدایت کرد.
چنین اظهاراتی فراتر از دیپلماسی اساسی است. هیچ کس از کسی نخواست که فوران کند. آنها انتخاب کردند. پیامی که میفرستد سیلی است به صورت آنهایی که شجاعانه زندگی خود را در راه آزادی قرار میدهند. اما برای دوره ای که گاهی اوقات خوش بینانه در جامعه بین المللی نامیده می شود، برابر است.
دادگاه کیفری بینالمللی روز دوشنبه درخواستهای مشترکی را برای صدور حکم بازداشت برای رهبران حماس و نخستوزیر و وزیر دفاع اسرائیل ارائه کرد. با توجه به اینکه دیوان کیفری بینالمللی هیچ صلاحیت و یا قدرتی برای دستگیری کسی ندارد، در نحوه اعلام این خبر چیزی خندهدار وجود داشت. کریم خان، دادستان کل، بیانیه خود را در کنار چند بوروکرات آشکار ارائه کرد. به نظر میرسید که دیوان کیفری بهترین چهره خود را با ما درگیر نشو نشان میدهد. این شبیه نسخه سالمندان باگزی مالون به نظر می رسید.
درخواست دیوان کیفری به طور مشخص به سرزمین اسرائیل و دولت فلسطین اشاره دارد که مشخص می کند نان آن از کدام طرف کره شده است. این به ویژه استفاده حماس از سپر انسانی را نادیده می گیرد، که مطمئناً عاملی در ارزیابی تلفات غیرنظامیان است. حتی اسرائیل را به طور کامل مسئول بستن سه گذرگاه مرزی پس از ۷ اکتبر می داند.
با این حال، حماس گذرگاه اریز را ویران کرد، اپراتورهای آن را به قتل رساند و موانعی را که آن را از نوار غزه جدا می کرد، منفجر کرد. ایست های بازرسی مرزی بسیار عجیب بود که بلافاصله راه اندازی نشدند. محکوم کردن اسرائیل به خاطر این کار عجیب است.
زمان نیز گویای آن است. ما از روز اول جنایات ۷ اکتبر را به لطف دوربین هایی که تروریست های حماس با افتخار از آنها برای مستندسازی قصابی خود استفاده می کردند، می دانستیم. با این حال، دیوان بینالمللی کیفری تا می ۲۰۲۴ منتظر ماند تا اسرائیل و حماس را در یک روز محکوم کند. نتیجه این است که یک معادل اخلاقی بین یک دولت دموکراتیک و یک گروه تروریستی نسل کشی پیشنهاد می شود که می گوید می خواهد جنایات ۷ اکتبر را به طور نامحدود تکرار کند. لازم نیست باور کنید که اسرائیل بالاتر از انتقاد است و ما هم نباید تا این را بشناسیم.
سازمانهای چندملیتی مانند دیوان بینالمللی کیفری اغلب بهعنوان داوران اخلاقی به خودی خود در نظر گرفته میشوند، در حالی که تنها به اندازه کشورهای عضو خود فضیلت یا فاسد خواهند بود و همان تعصبات را منعکس میکنند. سازمان بهداشت جهانی مدتهاست که تایوان را به دلیل فشار چین از عضویت خود خارج کرده است. تصمیمی ویرانگر، زمانی که هشدارهای اولیه تایوان در مورد خطرات انتقال کووید از انسان به انسان در اواخر سال ۲۰۱۹ نادیده گرفته شد. چیزی در وضعیت بسیاری از نهادهای بین المللی پوسیده است و شجاعت اخلاقی کم است.
با توجه به چنین مورد روشن فرد شروری مانند رئیسی، واکنش جهانی بداخلاق نوید خوبی ندارد. برای شجاعت واقعی، ما میتوانیم در انتهای چنین رژیمهایی به مردم نگاه کنیم. چون هنوز وسط این همه، زنان ایران می رقصند.