توهم اصلاح طلبان ایران فروپاشی رژیم خامنه ای را می پوشاند
انتخابات ریاست جمهوری ایران که با مشارکت کم سابقه رای دهندگان و طرد فراگیر مشخص شد، بر سرخوردگی عمیق جامعه تاکید میکند
توهم اصلاح طلبان ایران فروپاشی رژیم خامنه ای را می پوشاند
مسعود پزشکیان در حالی که توسط برخی به عنوان یک اصلاح طلب معرفی می شود، مظهر پارادوکس سیاست تهران است، جایی که نمای تغییر یک بحران عمیق بقا را پنهان می کند. تسلط ضعیف روزافزون علی خامنهای بر قدرت آشکار است، زیرا او رژیمی مملو از کشمکشهای داخلی، چالشهای اقتصادی و جامعهای را طی میکند که رژیم او را به طور کامل طرد کرده است.
این انتخابات، به دور از تثبیت، حکایت از یک دوره پرتلاطم برای رهبری خامنه ای دارد.
انتصاب پزشکیان به ریاستجمهوری نتیجه مانورهای استراتژیک در یک سیستم سیاسی به شدت کنترلشده و یک بحران فزاینده برای رژیم است. اعتراف او به اینکه خامنهای همه برنامهها و سیاستها را تعیین میکند و دور شدن از آنها خط قرمز من است نشان میدهد که هیچ تغییری در دولت او رخ نخواهد داد.
این اعتراف موضوع سیستمی گستردهتری را در ایران برجسته میکند قدرت نهایی در اختیار رهبر جمهوری اسلامی است و نقش رئیسجمهور را تا حد زیادی از نظر هرگونه تغییر سیاست تشریفاتی میکند.
ظهور پزشکیان نتیجه اشتباهات استراتژیک خامنهای است که روز به روز آشکارتر می شود. مرگ ابراهیم رئیسی در سانحه بالگرد، برنامه های رهبر جمهوری اسلامی برای تحکیم بیشتر قدرت خود را مختل کرد. مرگ رئیسی نه تنها خامنهای را از داشتن یک مجری وفادار محروم کرد، بلکه آسیبپذیریهای درون ساختار رهبری رژیم را نیز آشکار کرد.
انتخاب پزشکیان موقعیت خامنهای را بیشتر پیچیدهتر میکند، زیرا نشانهای از شکاف در چهره تندرویی است که او با دقت حفظ کرده است. میتوان گفت که ریاستجمهوری پزشکیان نتیجه مستقیم درگیریهای درونی میان تندروها است که نفوذ کمرنگ خامنهای، حتی در میان حلقههای داخلی او را آشکار میکند.
این که آیا محاسبات خامنهای مبتنی بر مدیریت درگیریهای درونی تندروها بوده است یا توانایی کنترل پزشکیان بیش از جلیلی، نشان میدهد که او دیگر قادر به مدیریت کامل امور رژیم خود مانند رئیسی نیست.
علی خامنهای در پیام تبریک به پزشکیان، از وی خواستند راه شهید رئیسی را ادامه دهد. با این حال، این تایید برای کاهش چالشهای اساسی کمک چندانی نمیکند. خامنه ای همچنین دشمنان ملت ایران را به سازماندهی طرحی برای تحریم انتخابات متهم کرد، ادعایی که نشان دهنده پارانویای رژیم و قطع ارتباط با طرد واقعی مردم ایران است.
تحریم انتخابات توسط حداقل ۶۰ درصد (تعداد رسمی) یا ۹۱ درصد از ایرانیان (به گفته یک گروه اپوزیسیون) اتهامی آشکار بر مشروعیت رژیم است. این پرهیز تودهای نشاندهنده سرخوردگی گسترده است و نشاندهنده پتانسیل یک قیام سراسری است که یادآور مرحله پایانی رژیم شاه است که به انقلاب ۱۹۷۹ منتهی شد. پایههای جمهوری اسلامی در حال سست شدن است و جناحهای داخلی به طور فزایندهای در حال تضاد هستند و سناریویی را ایجاد میکنند که ثبات رژیم بهطور نامطمئنی بر روی ساختمانی در حال فروپاشی قرار دارد.
پیروزی پزشکیان مملو از تناقض است. همسویی وی با محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه سابق و حمایت از روابط بهتر با غرب، بازگشت به توافق هسته ای و اجرای کمتر قانون حجاب اجباری از ابزارهای تبلیغاتی مهمی است که هدف آن ایجاد اتاق تنفس برای رژیم در رسانه های غربی و بین المللی است.
وی در اولین سخنرانی عمومی خود اذعان داشت ابتدا باید از مقام معظم رهبری تشکر کنیم. مطمئناً اگر او نبود، فکر نمیکنم نام ما به این راحتی از این صندوقها بیرون بیاید. این رهنمودی بود که مقام معظم رهبری ارائه کردند.
واکنش تهران پس از اعلام نتایج گویا بود. هیچ جشن آشکاری وجود نداشت که نشان دهنده احساس عمیقی از جدایی و طرد شدن بود. این عدم اشتیاق عمومی بیشتر بر وضعیت شکننده مشروعیت رژیم و چالش های دلهره آور پیش روی پزشکیان و خامنه ای تاکید می کند.
زخم های عمیق سرکوب وحشیانه ادامه دار، به ویژه از زمان اعتراضات سال ۲۰۲۲، بین رژیم و مردم از همه اقشار آشتی ناپذیر باقی مانده است. مجازات های افزایش یافته رژیم برای زنانی که از قوانین پوشش حجاب اجباری پیروی نمی کنند و محکومیت معترضان به اعدام نشان دهنده تلاشی ناامیدانه برای حفظ کنترل از طریق ترس و سرکوب است. فساد گسترده و اداره اقتصادی مافیایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جایی برای پیشرفت اقتصادی برای کارگران، بازنشستگان، سازمان های مردم نهاد و اتحادیه ها باقی نمی گذارد.
موضع پزشکیان در قبال این موضوعات، اگرچه لحن متفاوتی دارد، اما کاملاً با اقدامات سختگیرانه رژیم همسو است.
وعدههای توخالی پزشکیان برای اصلاحات، یا توانایی او برای اجرای هر تغییری، منجر به دورهای پرتلاطم میشود که مشخصه آن درگیریهای داخلی، واکنش شدید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جانشینی نامشخص برای رهبری است. تضعیف قدرت خامنه ای بی سابقه در حال آزمایش است و شکاف های درون رژیم به طور فزاینده ای نمایان می شود.
در حالی که رژیم در حال عبور از این مقطع نامطمئن است، پتانسیل تحولات مهمی به چشم می خورد، و آینده احتمالاً در خیابان ها توسط مقاومت فزاینده ای که طرفدار جمهوری غیرهسته ای و سکولار در ایران است، تعیین می شود.