ساده لوحی اروپا در قبال رژیم ایران نابجاست
تا به امروز، سیاست اتحادیه اروپا در قبال رژیم ایران ناکارآمد و دارای نقص جدی بوده و رهبران بلوک باید با تهدید امنیتی که تهران ایجاد میکند بیدار شوند
ساده لوحی اروپا در قبال رژیم ایران نابجاست
این یک انفجار بزرگ بود، کشتن هدفمند رهبر حزب الله حسن نصرالله توسط اسرائیل در هفته گذشته. و واکنشها به مرگ او به سختی میتوانست متفاوتتر باشد.
بسیاری در اسرائیل، ایران و لبنان برای دههها گروگان گرفته شدهاند یا مورد حمله موشکی حزبالله بودهاند، در حالی که آخوندها خوشحال شدند اما خود آخوندها وعده انتقام دادند. و وزرای خارجه اروپا با واکنشهای محتاطانهای که برخی ممکن است سادهلوحانه بدانند، واکنش نشان دادند.
به عنوان مثال، آنالنا باربوک، وزیر امور خارجه آلمان، با صدایی مشابه همتایان خود در فرانسه و بریتانیا، گفت که قتل نصرالله تهدید بیثباتی برای کل لبنان است که به هیچ وجه به نفع امنیت اسرائیل نیست.
واقعیت این است که با مرگ نصرالله، رهبران اروپا باید با تهدیدی که جمهوری اسلامی برای امنیت قاره ایجاد میکند بیدار شوند و بپرسند که آیا این حمله موفقیتآمیز علیه حزبالله نیز نمیتواند فرصتهایی برای عقب راندن رژیم خطرناک تهران ایجاد کند؟
تحت حکومت حزب الله، لبنان مسلماً از رفاه به کشوری شکست خورده تبدیل شده است. اما با از بین رفتن نصرالله و بسیاری از رهبری حزبالله، فرصتی برای دولت و ارتش لبنان باقی مانده است تا دوباره کنترل خود را به دست گیرند دولتی به نفع مردم لبنان و نه جمهوری اسلامی و یک کشور کارآمد را بازسازی کنند.
برای مدت طولانی، هم برلین و هم بروکسل باور نمی کردند که جمهوری اسلامی سیاست تجاوزگری را در خاورمیانه دنبال می کند و از سازمان های تروریستی مانند حماس و حزب الله حمایت می کند، که توانسته بودند دهه ها بدون مزاحمت در اروپا فعالیت کنند. اما اکنون، به آرامی برای سیاستگذاران بلوک آشکار می شود که فعالیت های رژیم ایران یک تهدید جهانی از جمله برای اروپا است.
از مدت ها قبل باید مشخص می شد که جمهوری اسلامی تروریسم دولتی را اعمال می کند. و اینکه چنین دولتی نمی تواند در مبارزه با جهادی شریک باشد بالاخره هر کسی که به روسیه موشک و پهپاد بفروشد و حزب الله، حماس و حوثی ها را مسلح کند، ضامن ثبات و امنیت نیست.
با این حال، سیاستمداران اروپایی عمدتاً تلاش جمهوری اسلامی برای حمله به مؤسسات یهودی، سفارتخانههای اسرائیل و اهداف اروپایی را نادیده گرفتند و در نتیجه آن را بیاهمیت جلوه دادند. سپاه پاسداران مسئول حداقل ۱۱ حمله در اروپا بین ژوئن ۲۰۱۸ تا ژوئن ۲۰۲۴ بوده است که به وضوح نشان می دهد تهران اروپا را به عنوان یکی از میدان های نبرد خود با اسرائیل و غرب می بیند و تا آنجا پیش می رود که برای دستیابی به اهداف خود با جنایت سازمان یافته شریک شود.
خوشبختانه، در سالهای اخیر، بروکسل با تحریمهای اتحادیه اروپا موافقت کرده است اما آنها دستاوردهای کمی داشتهاند. هشدارهای اروپا به تهران اغلب توخالی است. رژیم تحت تأثیر قرار نگرفته است و همه آن را می دانند.
اما مشخصه سیاست اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی فقط عدم عزم نیست اپتیک بدی نیز وجود دارد. جوزپ بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه که به زودی سمت خود را ترک خواهد کرد نماینده ارشد سرویس اقدام خارجی اروپایی خود را برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید جمهوری اسلامی به تهران می فرستد؟ و چگونه این فرستاده می توانست با رهبران طالبان، حماس و دیگر گروه های تروریستی عکس دسته جمعی بگیرد؟
به بیان ساده، سیاست اتحادیه اروپا در قبال رژیم ایران تا به امروز ناکارآمد و دارای نقص جدی بوده است و ما اکنون میتوانیم شاهد اجرای آن در ارمنستان باشیم.
در ۹ سپتامبر، در حالی که این کشور امکان پیوستن به اتحادیه اروپا را در نظر می گیرد، مارگاریتیس شیناس، معاون کمیسیون اروپا برای گفتگو در مورد تسهیل ویزا وارد ارمنستان شد. و شیناس در این بازدید ابراز امیدواری کرد که گفت و گو باعث تسهیل سفر بدون روادید به اتحادیه برای شهروندان ارمنی شود.
البته اگر ارمنستان به سمت اتحادیه اروپا و غرب حرکت کند و از روسیه و جمهوری اسلامی دور شود، قطعاً خوشایند خواهد بود. اما آیا چنین حرکتی حرکتی جدی خواهد بود یا در واقع انگیزه دیگری دارد؟ شواهدی وجود دارد که دومی را نشان می دهد.
ارمنستان کشوری است که همچنان به روسیه وابسته است. مسکو هنوز سربازان و گاردهای مرزی در قلمرو خود دارد و از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی کشور را کنترل میکند که به این معنی است که ایروان باید همسایه شمالی خود را در نظر بگیرد. علاوه بر این، جمهوری اسلامی به طور فعال در ارمنستان نیز حضور دارد و مهدی سبحانی اخیراً اعلام کرده است که جمهوری اسلامی قصد دارد تا حدود ۳ میلیارد یورو با این کشور همکاری کند.
سبحانی به عنوان سفیر سابق رژیم ایران در سوریه با منطقه بیگانه نیست. به طور معمول، نمایندگان تهران در دمشق دیپلمات های سنتی نیستند، بلکه افسران سپاه پاسداران هستند که فعالیت های تهران را با حزب الله و رژیم اسد هماهنگ می کنند. و با اعزام سبحانی به ارمنستان، سپاه پاسداران یک هدف راهبردی روشن را دنبال می کند.
اما چرا ارمنستان اینقدر برای سپاه پاسداران مهم است؟
اولاً، جمهوری اسلامی مدتهاست که از ارمنستان بهعنوان یک نقطه ترانزیت برای فروش سلاح و تهیه مواد تحریمی استفاده میکند. به گفته منابع اسرائیلی، شرکت هواپیمایی ارمنستان Flight Travel در سال ۲۰۱۸ به عنوان جبهه ای برای ماهان ایر تحت کنترل سپاه پاسداران تأسیس شد. در نتیجه، پرواز Flight Travel توسط وزارت خزانه داری ایالات متحده به دلیل کمک به هواپیمای ماهان ایران در حمل و نقل جنگجو های شبه نظامی شیعه و همچنین تجهیزات و تسلیحات، از پاکستان و افغانستان گرفته تا سوریه تحریم شد.
علاوه بر این، در پایان ماه جولای، ارمنستان و جمهوری اسلامی مخفیانه یک قرارداد تسلیحاتی به ارزش نیم میلیارد دلار امضا کردهاند. بر اساس این گزارش، تهران میخواهد پهپادهایی را که روسیه علیه اوکراین استفاده میکند و همچنین سامانههای موشکی ضدهوایی به ارمنستان عرضه کند.
با توجه به اینکه بودجه دفاعی ارمنستان تنها حدود ۱.۳ میلیارد یورو است، چنین معامله ای قابل توجه خواهد بود. و به راحتی می توان دید که ایروان باید در ازای آن امتیازاتی به تهران بدهد امتیازاتی که می تواند شامل روابط نظامی نزدیکتر و ایجاد پایگاه های جمهوری اسلامی در خاک ارمنستان باشد.
و این امر به ویژه از زمانی که ارمنستان در سال ۲۰۲۳ قرارداد امنیتی با فرانسه را امضا کرد بسیار حساس است. پس از شکست ارمنستان از آذربایجان در درگیری بر سر قره باغ کوهستانی و رها شدن توسط متحد سابق خود روسیه، پاریس به طور فزاینده ای به عنوان محافظ و تامین کننده تجهیزات نظامی برای این کشور عمل می کند. کشور این موضوع نفوذ فزاینده رژیم ایران را هم برای پاریس و هم برای اتحادیه اروپا بسیار مشکلساز میکند، زیرا این همکاری نظامی با فرانسه میتواند به سرویسهای اطلاعاتی روسیه و جمهوری اسلامی به سلاحهایی دسترسی پیدا کند که توسط اوکراین در دفاع از روسیه نیز استفاده میشود.
تعمیق روابط با ارمنستان در زمینه دیگری نیز مخاطره آمیز است گزارش شده است که عوامل سپاه پاسداران بیش از ۲۰ سال است که در ارمنستان فعال بوده اند. بنابراین، با توجه به اینکه اخذ تابعیت ارمنستان پس از سه سال اقامت قانونی در این کشور نسبتا آسان است، آیا اتحادیه اروپا از آسیب هایی که لغو شرایط ویزا برای ارمنستان می تواند ایجاد کند آگاه است؟ آیا واقعاً عاقلانه است که در این زمان خاص، با درگیری کنونی با روسیه و رژیم ایران، به دنبال نزدیکی با ارمنستان باشیم؟
مطمئناً دیپلماسی بخش مهمی از جست و جوی شرکا در مبارزه با تروریسم است. اما ساده لوحی بی جا نیست به خصوص وقتی صحبت از روسیه و جمهوری اسلامی می شود. به یک خطر امنیتی جدی تبدیل شده است. و رهبران اتحادیه اروپا، به ویژه کمیسیون جدید، باید این مشکل را جدی بگیرند.
ساده لوحی اروپا در قبال رژیم ایران نابجاست